من اگر معلم بودم…
تا اسم معلم آمد آقا مرتضی شروع کرد به تعریف کردن خاطرات دوران سربازی خودش. در سپاه دانش قبل از انقلاب خدمت میکرد. رفته بودند به عنوان سرباز معلم در یکی از این روستاهای لب مرزی به بچهها درس میدادند.
خاطراتش را با آب و تاب با جزئیات کامل تعریف میکرد. میتوانستی تمام آن روزها و اتفاقات را پیش چشم خودت مجسم کنی. البته من وسوسه شدم که خودم را در قامت یک معلم تصور کنم. اگر من روزی معلم میشدم چه چیزی به بچهها میگفتم؟ چه رفتاری با آنها داشتم؟ آیا مثل معلمهای فیزیک، آزمایشهای جذاب فیزیکی را به … [ادامه مطلب]